عفنی.[ ع َ ف ِ ] ( حامص ) عفن بودن. گنده بودن : خصم نخستین قدری زهر ساخت کز عفنی سنگ سیه را گداخت.نظامی.عفنی. [ ع َ ] ( اِخ ) ( به معنی متعفن ) شهری است در حدود بن یامین که همان جفنه یوسیفوس است و همان جفنه حالیه باشد. ( قاموس کتاب مقدس ).