عفصی

لغت نامه دهخدا

عفصی. [ ع َ ی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به عفص. آنچه طعم و مزه «عفص » داشته باشد یا به رنگ آن بود. و رجوع به عفص شود. || ( اِ ) باشق و باز، و گویند پرنده ای است کوچکتر از آن. ( از اقرب الموارد ).

عفصی. [ ع َ ف ِ ] ( حامص ) دندی. گسی. عفوصت. قبض. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به عَفِص شود.

عفصی. [ ع َ ] ( اِخ ) احمدبن محمدبن بالویه عفصی مکنی به ابوحامدمحدث بود و حدیث را نزد ابوعبداﷲ بوشنجی در نیشابور، و محمدبن ایوب در ری ، و بشربن موسی و عبداﷲبن احمدبن حنبل در بغداد فراگرفت. عفصی در جمادی الاولای سال 343 هَ. ق. درگذشت. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس