عفاز

لغت نامه دهخدا

عفاز. [ ع َ ] ( ع اِ ) چهار مغز مأکول. ( منتهی الارب ). گردو. ( ناظم الاطباء ). جوز و گردوی خوردنی ، یک دانه آن عفازة باشد. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس