عفاریت
لغت نامه دهخدا
- عفاریت آثار ؛ کسانی که کردارشان مانند دیو بود. ( ناظم الاطباء ).
عفاریة. [ ع َ ی َ ] ( ع اِ ) ج ِ عفریة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به عفریة و عفریت شود.
عفاریة. [ ع ُ ی َ ] ( ع ص ) مرد سخت پلید. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || اسد عفاریة؛ شیر درشت خلقت توانا. ( منتهی الارب ). شیر سخت و شدید. ( از اقرب الموارد ). || ( اِخ ) کوهی است سرخ فام در سیالة. ( از معجم البلدان ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع عفریت دیوان اهریمنان .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
جمع عفریت به معنای شیطان صفت_ گاهی در عرف عام به معنای زشت کردار نیز به کار می رود