عفا
لغت نامه دهخدا
- ابوالعفا ؛ کنیه خر. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به ابوالعفاء در ترکیبات عفاء شود.
عفا. [ ع ِ ] ( ع اِ ) خرکره. ( از اقرب الموارد ). رجوع به عَفا شود.
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی عَفَا: عفو کرد -گذشت (کلمه عفو به معنای محو اثر است ، و کلمه مغفرت به معنای پوشاندن است )
ریشه کلمه:
عفو (۳۵ بار)
گذشت. بخشودن گناه. راغب گفته: عفو به معنی قصد گرفتن چیزی است گویند:«عَفاهُ وَ اعْتَفاهُ» او را قصد کرد برای اخذ آنچه نزد اوست. «عَفَا النَّبْتُ وَ الشَّجَرُ» علف و درخت قصد زیاد شدن کردند. در المیزان ذیل آیه 219 بقره پس از نقل قول راغب فرموده: «سپس عنایات کلامی باعث شده که این لفظ به معانی عدیده بیاید از قبیل بخشودن گناه، محو اثر و توسط در انفاق...» راغب عفو از ذنب را قصد ازاله گناه گفته است به نظر او تقریر . این است:«قَصَدَ اللَّهُ اِزالَةَ الذَّنْبِ عَنْکَ». به هر حال معنی معمول آن همان گذشت و بخشودن و نادیده گرفتن است مثل . . و چون پیوسته در قرآن با «عن» متعدّی شده حتماً باید آن را گذشت و چشمپوشی معنی کرد. عفّو: صیغه مبالغه است به معنی کثیرالعفو. . وآن ممجموعاًپنج بار در وصف حق تعالی آمده است. اکنون لازم است به چند آیه نظر کنیم: 1-. دقت در آیه نشان میدهد که «عَفَواً»به معنی کثرت در اموال است یعنی :گرفتاریها را به فراوانی و راحتی و امان مبدل کردیم تا آنها به فراوانی و وسعت رسیده و گفتند(وجود سّراء و ضرّاء امتحان نیست بلکه) پدرانمان نیز گرفتاری و راحتی دیدهاند و قرار دنیا همین است آنگاه فرماید:«فَاَخَذْناهُمْ بَغْتَةً». در آیه زیر که عبارت اخرای آیه فوق است جمله «فَتَحْناعَلَیْهِمْ اَبْوابَ کُِلّ شَیْءٍ»به جای «حَتَّی عَفَواْ» آمده است. . بنابراین «عَفَواْ»در آیه زیادشدن و به فراوانی رسیدن است. اهل تفسیر نیز آن را کثرت معنی کردهاند المیزان بعید نمیداند که «عَفَواْ» بهمعنی محو باشد یعنی با حسنه بعدی آثار سیئه گذشته را محو کردند... ولی نگارنده با استناد به آیه 44 سوره انعام که نقل شد معنی کثرت را ترجیح میدهم. 2- .ظاهر آن است که مراد از «یعفو الذی...» زوج است و مراد از عفو دادن تمام مهر است. یعنی در صورت تعیین مهر اگر قبل از دخول طلاق دادید نصف مهر را باید بدهید مگر آنکه زنان عفو کنند و نگیرند و یا مردی که عقد نکاح در دست اوست عفو کند و همه مهر را بدهد. گفتهاند: مراد از «یَعْفُوَالَّذی...»ولّی زن است ولی پس از نکاح که شوهر طلاق میدهد دیگر عقده نکاح در دست ولّی نیست بلکه در دست شوهر است که میتواند طلاق بدهد و ندهد. ولی در روایات کثیری ازائمه علیهمالسلام نقل شده که مراد از «بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکاحِ» ولّی زن است که او نیز میتواند از مهر صرف نظر کند در این صورت مراد از آیه آن است که زوج باید نصف مهر را بدهد مگر آنکه زوجه و یا ولّی او گذشت کند در تفسیر عیاشی 8 روایت در این زمینه نقل شده است. به نقل المیزان در بعض روایات اهل سنت از رسول خدا«صلیاللَّهعلیهوآله» و علی «علیهالسلام» نقل شده که «اَلَّذی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکاحِ»زوج است . ناگفته نماند:میشود «بِیَدِهِ عُقْدَةُالنِّکاحِ» را شامل زوج و ولّی هردو دانست النهایه باید گفت: روایات بشّق دوم ناظراند. 3-. به قرینه آیه . مراد از «اَلعْفَوْ» حدّ وسط است یعنی تو را پرسند از چه انفاق کنند بگو: حدّ وسط و مناسب حال را انفاق کنید. گویا تعیین شیء انفاق شده مهم نبوده لذا در جواب از آن عدول و محل مورد لزوم بیان گردیده است. در روایات اهل بیت علیهمالسلام نیز حدّ وسط و کفاف نقل شده است در تفسیر عیاشی چهار حدیث در این زمینه آمده و در روایت عبدالرحمن، امام صادق «علیهالسلام» آیه «اَلَّذینَ اِذااَنْفَقُوا...» راکه نقل شد در آیه مانحن فیه تلاوت فرمودهاند.
ریشه کلمه:
عفو (۳۵ بار)
گذشت. بخشودن گناه. راغب گفته: عفو به معنی قصد گرفتن چیزی است گویند:«عَفاهُ وَ اعْتَفاهُ» او را قصد کرد برای اخذ آنچه نزد اوست. «عَفَا النَّبْتُ وَ الشَّجَرُ» علف و درخت قصد زیاد شدن کردند. در المیزان ذیل آیه 219 بقره پس از نقل قول راغب فرموده: «سپس عنایات کلامی باعث شده که این لفظ به معانی عدیده بیاید از قبیل بخشودن گناه، محو اثر و توسط در انفاق...» راغب عفو از ذنب را قصد ازاله گناه گفته است به نظر او تقریر . این است:«قَصَدَ اللَّهُ اِزالَةَ الذَّنْبِ عَنْکَ». به هر حال معنی معمول آن همان گذشت و بخشودن و نادیده گرفتن است مثل . . و چون پیوسته در قرآن با «عن» متعدّی شده حتماً باید آن را گذشت و چشمپوشی معنی کرد. عفّو: صیغه مبالغه است به معنی کثیرالعفو. . وآن ممجموعاًپنج بار در وصف حق تعالی آمده است. اکنون لازم است به چند آیه نظر کنیم: 1-. دقت در آیه نشان میدهد که «عَفَواً»به معنی کثرت در اموال است یعنی :گرفتاریها را به فراوانی و راحتی و امان مبدل کردیم تا آنها به فراوانی و وسعت رسیده و گفتند(وجود سّراء و ضرّاء امتحان نیست بلکه) پدرانمان نیز گرفتاری و راحتی دیدهاند و قرار دنیا همین است آنگاه فرماید:«فَاَخَذْناهُمْ بَغْتَةً». در آیه زیر که عبارت اخرای آیه فوق است جمله «فَتَحْناعَلَیْهِمْ اَبْوابَ کُِلّ شَیْءٍ»به جای «حَتَّی عَفَواْ» آمده است. . بنابراین «عَفَواْ»در آیه زیادشدن و به فراوانی رسیدن است. اهل تفسیر نیز آن را کثرت معنی کردهاند المیزان بعید نمیداند که «عَفَواْ» بهمعنی محو باشد یعنی با حسنه بعدی آثار سیئه گذشته را محو کردند... ولی نگارنده با استناد به آیه 44 سوره انعام که نقل شد معنی کثرت را ترجیح میدهم. 2- .ظاهر آن است که مراد از «یعفو الذی...» زوج است و مراد از عفو دادن تمام مهر است. یعنی در صورت تعیین مهر اگر قبل از دخول طلاق دادید نصف مهر را باید بدهید مگر آنکه زنان عفو کنند و نگیرند و یا مردی که عقد نکاح در دست اوست عفو کند و همه مهر را بدهد. گفتهاند: مراد از «یَعْفُوَالَّذی...»ولّی زن است ولی پس از نکاح که شوهر طلاق میدهد دیگر عقده نکاح در دست ولّی نیست بلکه در دست شوهر است که میتواند طلاق بدهد و ندهد. ولی در روایات کثیری ازائمه علیهمالسلام نقل شده که مراد از «بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکاحِ» ولّی زن است که او نیز میتواند از مهر صرف نظر کند در این صورت مراد از آیه آن است که زوج باید نصف مهر را بدهد مگر آنکه زوجه و یا ولّی او گذشت کند در تفسیر عیاشی 8 روایت در این زمینه نقل شده است. به نقل المیزان در بعض روایات اهل سنت از رسول خدا«صلیاللَّهعلیهوآله» و علی «علیهالسلام» نقل شده که «اَلَّذی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکاحِ»زوج است . ناگفته نماند:میشود «بِیَدِهِ عُقْدَةُالنِّکاحِ» را شامل زوج و ولّی هردو دانست النهایه باید گفت: روایات بشّق دوم ناظراند. 3-. به قرینه آیه . مراد از «اَلعْفَوْ» حدّ وسط است یعنی تو را پرسند از چه انفاق کنند بگو: حدّ وسط و مناسب حال را انفاق کنید. گویا تعیین شیء انفاق شده مهم نبوده لذا در جواب از آن عدول و محل مورد لزوم بیان گردیده است. در روایات اهل بیت علیهمالسلام نیز حدّ وسط و کفاف نقل شده است در تفسیر عیاشی چهار حدیث در این زمینه آمده و در روایت عبدالرحمن، امام صادق «علیهالسلام» آیه «اَلَّذینَ اِذااَنْفَقُوا...» راکه نقل شد در آیه مانحن فیه تلاوت فرمودهاند.
wikialkb: عَفَا
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید