عظوب. [ ع ُ ] ( ع مص ) لازم گرفتن کسی را و شکیبائی کردن بر او. || قیام نمودن بر مال خود. || خشک شدن پوست. || درشت گردیدن دست از کار کردن. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). عَظب. رجوع به عظب شود.