عطعطه

لغت نامه دهخدا

( عطعطة ) عطعطة. [ ع َ ع َ طَ ]( ع مص ) «عیط عیط» گفتن. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). نعره زدن و غوغا. ( تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به عیط شود. || «عاط عاط» گفتن گرگ و ذئب را. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به عاط عاط شود.

عطعطة. [ ع َع َ طَ ] ( ع اِ ) پیاپی آواز کردن در حرب و جز آن ، یابا هم آمیختن قوم در آن ، یا حکایت آواز بی باکان چون بر قومی چیره شوند و گویند عیط عیط. ( از منتهی الارب ). تتابع آوازها و درهم آمیختن آنها در جنگ و غیرجنگ ،و گویند آن حکایت صوت اشخاص بی باک است که چون بر قومی غلبه کنند گویند «عیط عیط». ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس