عطری

/~atri/

معنی انگلیسی:
perfumed, aromatic, perfumed aromatic

لغت نامه دهخدا

عطری. [ ع ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به عطر. معطر و دارای بوی خوش. ( ناظم الاطباء ). رجوع به عطر شود.
- شمعدانی عطری ؛ در اصطلاح گیاه شناسی نوعی شمعدانی که دارای برگهای بسیار معطر است و این بوی مطبوع عطر مخصوصاً با لمس برگها بیشتر استشمام می شود. ( از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شمعدانی شود.

فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) منسوب به عطر . ۲ - ( اسم ) شمعدانی عطری .

فرهنگ عمید

دارای عطر، معطر.

پیشنهاد کاربران

💢عطر / عطار
ATR
ATAR = AZAR
❤عط = اوت ( تورکی ) ( علف یا گیاه هرز )
عملیات: آری/آرالاماک آریت/داماک → انتخاب و پاک سازی
عطار = کسی که گیاهان هرز و سالم را از هم جدا می کند
⚠️این واژه توسط تورک ها ساخته شده بعد وارد زبان عربی شده
گل خوش بو