عطربیز

لغت نامه دهخدا

عطربیز. [ ع ِ ] ( نف مرکب ) عطربیزنده. عطرپاش. ( فرهنگ فارسی معین ). عطرافشان.

فرهنگ فارسی

( صفت ) عطر پاش ریاحین عطر بیز .

فرهنگ معین

(عَ طْ ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) آن چه که بوی خوش می پراکند.

فرهنگ عمید

عطربیزنده، آنچه بوی خوش پراکنده می سازد.

پیشنهاد کاربران

بپرس