عطر فروش


معنی انگلیسی:
perfumer

لغت نامه دهخدا

عطرفروش. [ ع ِ ف ُ ] ( نف مرکب ) عطرفروشنده. بوفروش. وآن را در عرف هند گندهی خوانند. ( آنندراج ). کسی که خوشبو می فروشد. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به عطر شود.

فرهنگ فارسی

عطر فروشنده بو فروش

مترادف ها

perfumer (اسم)
عطار، عطر فروش

پیشنهاد کاربران

جمله=عطر فروش ها همیشه خوشبو هستند
فروشنده عطر
عطار

بپرس