عطبل

لغت نامه دهخدا

عطبل. [ ع ُ ب ُ ] ( ع ص ) زن جوان خوب صورت تمام خلقت نیکواندام پرگوشت درازگردن. ( منتهی الارب ). زن جوان زیبای پرگوشت گردن دراز. ( از اقرب الموارد ). ج ، عَطابل ، عَطابیل. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). عُطبول. عُطبولة.عَیطَبول. رجوع به عطبول و عطبولة و عیطِبول شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس