عطا کردن


مترادف عطا کردن: بخشیدن، دادن، مرحمت کردن، هبه کردن

برابر پارسی: بخشیدن، بخشایش، ارزانی داشتن | بخشیدن، بخشایش، ارزانی داشتن

معنی انگلیسی:
gift, grant, vouchsafe

لغت نامه دهخدا

عطا کردن. [ ع َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دادن و بخشیدن و انعام کردن. ( ناظم الاطباء ). اهدا کردن. ارزانی داشتن. اجداء. اشبار. اعطاء. انالة. جدو. عطاء. مَیح. معاطاة :
جان و دل منی و دل و جان دریغ نیست
گر من ترا که هم دل و جانی عطا کنم.
مسعودسعد.
بوسیم عطا کردی زان کرده پشیمانی
دانی که خطا کردی دیگر نکنی دانم.
خاقانی.
در عدم کی بود ما را خود طلب
بی سبب کردی عطاهای عجب.
مولوی.
گفت از باغ خدا بنده خدا
گر خورد خرما که حق کردش عطا.
مولوی.
اًسهاب ؛ بسیار عطا کردن. مکاهنة؛ عطا کردن بی پاداش.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بخشیدن انعام کردن .

مترادف ها

vouchsafe (فعل)
تسلیم شدن، تفویض کردن، بخشیدن، پذیرفتن، اعطا کردن، لطفا حاضر شدن، عطاکردن

پیشنهاد کاربران

دادن کنید
confer a title/degree/honour etc on/upon=to officially give someone a title etc, especially as a reward for something they have achieved = bestow
ارزانی داشتن ، ارزانی دادن
مبذول داشتن
هنا، بخشیدن، دادن، مرحمت کردن، هبه کردن

بپرس