ملک عضدالدوله قباد دوم سی و چهارمین فرمانروای دودمان پادوسپانیان بود که میان سال های ۷۸۰ تا ۷۸۲ هجری در رویان حکومت داشت.
ملک قباد معاصر میربزرگ، مؤسس دودمان مرعشیان در آمل، بود و همچون اسلاف خود، با جنبش مرعشی مخالفت می ورزید. ظهیرالدین مرعشی، نویسندهٔ کتاب تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، دربارهٔ مکاتبهٔ ملک قباد و یکی از پسران میربزرگ ( جد ظهیرالدین ) به نام رضی الدین نوشته است:[ ۱]
نزد ملک معظم قباد فرستاد که ما را با شما طریق محبت و یک جهتی در میان است و از جانب ما هیچ چیزی که خلاف عهد باشد، به ظهور نرسیده است، اما از شما با این خانواده هر چند نظر کرده می شود، صفای طویت و حسن عقیدت مشاهده نمی افتد و روز به روز هر چه به ظهور می رسد، خلاف عهد است. مثلاً وقتی ما متوجه تسخیر سوادکوه و فیروزکوه بودیم و مدد طلب نمودیم، هیچ التفات بر آن نرفت و دیگر آن که مردم آن ولایت را که ارادت به رضای حق تعالی جستن غالب می آید در لباس فقر درمی آیند چون شما مردم مسلمان و دین دارید لازم آن است که در تقویت آن ها سعی فرمایید به خلاف آن مشاهده می رود؛ بلکه چند نفر را ایذاء کرده بی حرمتی فرمدید کردن؛ و این معنی موجب خلاف عهد و دوستی است و اگر بعد از این آنچه نشانهٔ محبت و ولاجویی است، از شما ظاهر نگردد، گناه از طرف ما و درویشان نخواهد بود و فقراء و صلحاء در مقام انتقام قدم نهند.
ملک قباد پاسخی رسمی نفرستاد ولی پس از شنیدن سخنان قاصد، الفاظ زشتی به کار برد و این گونه کمال الدین مرعشی که شهر ساری تحت تسلط او بود، به فخرالدین مرعشی مأموریت داد به رویان لشکرکشی کند و آن منطقه را تحت کنترل خود درآورد. پدرشان، میربزرگ، هم این تصمیم را تأیید نمود. [ ۲]
نخستین نبرد با پادوسبانیان اندکی پس از مرگ میربزرگ در میراناده یا مراندشت رخ داد. [ ۳] در این نبرد نیروهای مرعشی، توانستند بر پادوسبانیان غلبه کنند، ملک قباد به کجور عقب نشینی نمود و رستمدار به تصرف سادات درآمد. سید رضی الدین و فخرالدین تا حوالی کجور ملک قباد را تعقیب نمودند و در سرزمین ناتل، به روستای واتاشان رسیده و آنجا را مرکز عملیات جنگی اعلام نمودند و رستمدار را نیز از همان جا کنترل می کردند. [ ۴]
در بهار سال ۷۸۳هق ملک قباد دوم در صحرایی به نام لکتر ( یا لکبیران یا لکتور ) ، به نیروهای مرعشی شبیخون زد و به آن ها ضربات سنگینی وارد ساخت. [ ۵] چنانچه نزدیک بود که سادات منهدم گردند. [ ۶] اما صبح روز بعد، در نبردی که بین دو سپاه درگرفت، ملک قباد کشته شد. [ ۷] [ ۸] پس از آن رستمداریان علی رغم ادامهٔ مقاومتشان، شکست خوردند و قلعه های کجور، کلار، هرسی و آبدان توسط سادات فتح شدند. پس از آن نیز سید فخرالدین، واتاشان را به عنوان پایتخت حکومت خویش بر غرب مازندران برگزید. [ ۹] [ ۱۰]



این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفملک قباد معاصر میربزرگ، مؤسس دودمان مرعشیان در آمل، بود و همچون اسلاف خود، با جنبش مرعشی مخالفت می ورزید. ظهیرالدین مرعشی، نویسندهٔ کتاب تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، دربارهٔ مکاتبهٔ ملک قباد و یکی از پسران میربزرگ ( جد ظهیرالدین ) به نام رضی الدین نوشته است:[ ۱]
نزد ملک معظم قباد فرستاد که ما را با شما طریق محبت و یک جهتی در میان است و از جانب ما هیچ چیزی که خلاف عهد باشد، به ظهور نرسیده است، اما از شما با این خانواده هر چند نظر کرده می شود، صفای طویت و حسن عقیدت مشاهده نمی افتد و روز به روز هر چه به ظهور می رسد، خلاف عهد است. مثلاً وقتی ما متوجه تسخیر سوادکوه و فیروزکوه بودیم و مدد طلب نمودیم، هیچ التفات بر آن نرفت و دیگر آن که مردم آن ولایت را که ارادت به رضای حق تعالی جستن غالب می آید در لباس فقر درمی آیند چون شما مردم مسلمان و دین دارید لازم آن است که در تقویت آن ها سعی فرمایید به خلاف آن مشاهده می رود؛ بلکه چند نفر را ایذاء کرده بی حرمتی فرمدید کردن؛ و این معنی موجب خلاف عهد و دوستی است و اگر بعد از این آنچه نشانهٔ محبت و ولاجویی است، از شما ظاهر نگردد، گناه از طرف ما و درویشان نخواهد بود و فقراء و صلحاء در مقام انتقام قدم نهند.
ملک قباد پاسخی رسمی نفرستاد ولی پس از شنیدن سخنان قاصد، الفاظ زشتی به کار برد و این گونه کمال الدین مرعشی که شهر ساری تحت تسلط او بود، به فخرالدین مرعشی مأموریت داد به رویان لشکرکشی کند و آن منطقه را تحت کنترل خود درآورد. پدرشان، میربزرگ، هم این تصمیم را تأیید نمود. [ ۲]
نخستین نبرد با پادوسبانیان اندکی پس از مرگ میربزرگ در میراناده یا مراندشت رخ داد. [ ۳] در این نبرد نیروهای مرعشی، توانستند بر پادوسبانیان غلبه کنند، ملک قباد به کجور عقب نشینی نمود و رستمدار به تصرف سادات درآمد. سید رضی الدین و فخرالدین تا حوالی کجور ملک قباد را تعقیب نمودند و در سرزمین ناتل، به روستای واتاشان رسیده و آنجا را مرکز عملیات جنگی اعلام نمودند و رستمدار را نیز از همان جا کنترل می کردند. [ ۴]
در بهار سال ۷۸۳هق ملک قباد دوم در صحرایی به نام لکتر ( یا لکبیران یا لکتور ) ، به نیروهای مرعشی شبیخون زد و به آن ها ضربات سنگینی وارد ساخت. [ ۵] چنانچه نزدیک بود که سادات منهدم گردند. [ ۶] اما صبح روز بعد، در نبردی که بین دو سپاه درگرفت، ملک قباد کشته شد. [ ۷] [ ۸] پس از آن رستمداریان علی رغم ادامهٔ مقاومتشان، شکست خوردند و قلعه های کجور، کلار، هرسی و آبدان توسط سادات فتح شدند. پس از آن نیز سید فخرالدین، واتاشان را به عنوان پایتخت حکومت خویش بر غرب مازندران برگزید. [ ۹] [ ۱۰]




wiki: عضدالدوله قباد