[ویکی الکتاب] معنی عَضُداً: بازو(کنایه از یاور)
ریشه کلمه:
عضد (۲ بار)
(به فتح عین و کسر ضاد) مابین آرنج تا شانه چنانکه ذراع از آرنج است تا سرانگشتان. عضد بطور استعاره به یار و کمک گفته میشود . من گمراه کنندگان را یار و مدد نگرفتهام. در آیه . مراد آن است که دست تو را با برادرت قوی میکنیم یعنی او را یار و شریک تو میگردانیم. در نهج البلاغه نامه 45 فرموده: «وَ اَنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ کَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ وَ الذِّراعِ مِنَ الْعَضُدِ». این کلمه فقط دوبار در قرآن مجید آمده است.
ریشه کلمه:
عضد (۲ بار)
(به فتح عین و کسر ضاد) مابین آرنج تا شانه چنانکه ذراع از آرنج است تا سرانگشتان. عضد بطور استعاره به یار و کمک گفته میشود . من گمراه کنندگان را یار و مدد نگرفتهام. در آیه . مراد آن است که دست تو را با برادرت قوی میکنیم یعنی او را یار و شریک تو میگردانیم. در نهج البلاغه نامه 45 فرموده: «وَ اَنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ کَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ وَ الذِّراعِ مِنَ الْعَضُدِ». این کلمه فقط دوبار در قرآن مجید آمده است.
wikialkb: عَضُدا