عضاده
/~ezAde/
لغت نامه دهخدا
عضادة. [ ع ُ دَ ] ( ع ص ) امراءة عضادة؛ زن زشت و درشت بازو. ( منتهی الارب ). و رجوع به عُضاد شود.
فرهنگ فارسی
امراه عضاده زن زشت و درشت بازو
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. جانب، ناحیه.
۳. کنار راه.
۴. هریک از دو طرف چهارچوب در.
۵. (نجوم ) خط کش فلزی با لوحۀ درجه دار که برای اندازه گیری زوایا به کار می رود.
دانشنامه آزاد فارسی
عِضاده
اسطرلاب مسطح برنجی، ساخت استاد کمال اشرف زاده اصفهانی
۱. در اسطرلاب، نوعی خط کش مستطیل شکل واقع در پشت صفحۀ اسطرلاب که حول محوری دَوَران می کند و با تنظیم آن، ارتفاع اجسام آسمانی همچون خورشید، ماه، سیاره ها، و ستارگان را می توان اندازه گرفت. ۲. در هندسۀ قدیم، وسیله ای برای اندازه گیری زاویه، شامل دو قطعۀ خط کش مانند که همچون دو زبانۀ پرگار می توان آن ها را طوری از هم باز و بسته کرد که یکی از آن ها حول صفحۀ مدرجی در نزدیکی محور دَوَران کند.
اسطرلاب مسطح برنجی، ساخت استاد کمال اشرف زاده اصفهانی
۱. در اسطرلاب، نوعی خط کش مستطیل شکل واقع در پشت صفحۀ اسطرلاب که حول محوری دَوَران می کند و با تنظیم آن، ارتفاع اجسام آسمانی همچون خورشید، ماه، سیاره ها، و ستارگان را می توان اندازه گرفت. ۲. در هندسۀ قدیم، وسیله ای برای اندازه گیری زاویه، شامل دو قطعۀ خط کش مانند که همچون دو زبانۀ پرگار می توان آن ها را طوری از هم باز و بسته کرد که یکی از آن ها حول صفحۀ مدرجی در نزدیکی محور دَوَران کند.
wikijoo: عضاده
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید