( عصیان آوردن ) عصیان آوردن. [ ع ِص ْ وَ دَ ] ( مص مرکب ) سرپیچی کردن. عصیان کردن : که یارد آمد پیش تو از ملوک به جنگ که یارد آورد اندر تو ای ملک عصیان.فرخی.هرکه برتافت عنان از تو و عصیان آورداز در خانه او دولت برتافت عنان.فرخی ( از آنندراج ).