[ویکی الکتاب] معنی عَصِیّاً: نافرمان - عصیانگر(عصیان ، در لغت بمعنای تحت تاثیر قرار نگرفتن ، و یا به سختی قرار گرفتن است ، مثلا وقتی گفته میشود کسرته فعصی معنایش این است که من آن چیز را من آن چیزرا شکستم ، ولی نشکست ، یعنی از عمل من متاثر نشد ، پس عصیان بمعنای متاثر نشدن است ،...
ریشه کلمه:
عصو (۴۴ بار)
عصی (۴۴ بار)
نافرمانی. خروج از طاعت. «عَصی عَصَیْانا:اِذا خَرَجَ عَنْ الطاعَةَ» اصل آن از تمانع به وسیله عصا است. . معصیت نیز به معنی عصیان است. . عَصِّی (بر وزن شریف) نافرمان و عاصی. . ایضاً آیه 44 یعنی: یحیی به پدر و مادرش نیکوکار بود و ستمگر و نافرمان نبود. . آدم به پروردگارش نافرمانی کرد و از زندگی در جنّت محروم و برکنار شد مراد از عصیان آدم مخالفت اوست در خوردن از شجره و پیروی از وسوسه شیطان. و غوایت او به قرینه آیات قبل و بعد محروم شدن از زندگی در جنّت است که اخراج گردید. گفتهاند: این عصیان ترک اولی است نه معصیت عادی زیرا انبیاء معصوماند و گناه نمیکنند. و امر «لاتَقْرَبا هذِهِ الَّشَجَرَةَ» ارشادی بود نه مولوی که مخالفت آن گناه معمولی باشد. اینها همه در صورتی است که آدم اولی پیغمبر باشد و اگر پیغمبر نباشد اشکالی در بین نخواهد بود نظیر این آیه است آیه . بعضی گفتهاند: محل زندگی آدم که قبل از آمدن به روی زمین بود محل تکلیف نبود و امر مولوی معنی ندارد. ولی باید دانست که ظهور نهی در مولویت است و ظّن نزدیک به یقین آن است که آدم در روی این زمین بوده است و از جای دیگری نیامده است. المیزان نیز آن را نهی ارشادی دانسته و مخالفت ارشاد را درباره انبیاء بی اشکال میداند واللَّهاالعالم. رجوع شود به «آدم» ناگفته نماند عصمت انبیاء علیهمالسلام حتمی است. ولی بحث در پیامبر بودن آدم است. اللَّه اعلم.
ریشه کلمه:
عصو (۴۴ بار)
عصی (۴۴ بار)
نافرمانی. خروج از طاعت. «عَصی عَصَیْانا:اِذا خَرَجَ عَنْ الطاعَةَ» اصل آن از تمانع به وسیله عصا است. . معصیت نیز به معنی عصیان است. . عَصِّی (بر وزن شریف) نافرمان و عاصی. . ایضاً آیه 44 یعنی: یحیی به پدر و مادرش نیکوکار بود و ستمگر و نافرمان نبود. . آدم به پروردگارش نافرمانی کرد و از زندگی در جنّت محروم و برکنار شد مراد از عصیان آدم مخالفت اوست در خوردن از شجره و پیروی از وسوسه شیطان. و غوایت او به قرینه آیات قبل و بعد محروم شدن از زندگی در جنّت است که اخراج گردید. گفتهاند: این عصیان ترک اولی است نه معصیت عادی زیرا انبیاء معصوماند و گناه نمیکنند. و امر «لاتَقْرَبا هذِهِ الَّشَجَرَةَ» ارشادی بود نه مولوی که مخالفت آن گناه معمولی باشد. اینها همه در صورتی است که آدم اولی پیغمبر باشد و اگر پیغمبر نباشد اشکالی در بین نخواهد بود نظیر این آیه است آیه . بعضی گفتهاند: محل زندگی آدم که قبل از آمدن به روی زمین بود محل تکلیف نبود و امر مولوی معنی ندارد. ولی باید دانست که ظهور نهی در مولویت است و ظّن نزدیک به یقین آن است که آدم در روی این زمین بوده است و از جای دیگری نیامده است. المیزان نیز آن را نهی ارشادی دانسته و مخالفت ارشاد را درباره انبیاء بی اشکال میداند واللَّهاالعالم. رجوع شود به «آدم» ناگفته نماند عصمت انبیاء علیهمالسلام حتمی است. ولی بحث در پیامبر بودن آدم است. اللَّه اعلم.
wikialkb: عَصِیّا