عصفری
لغت نامه دهخدا
عصفری. [ ع ُ ف ُ ] ( اِخ ) خلیفةبن خیاطبن خلیفه شیبانی عصفری بصری ، مکنی به ابوعمر و مشهور به شباب. محدث و نسابه و اخباری بود و به سال 240 هَ.ق. درگذشت. او را کتاب تاریخی است در ده جزء، و کتاب الطبقات در هشت جزء. ( از الاعلام زرکلی از تذکرةالحفاظ و الوفیات ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید