عشیشیان

لغت نامه دهخدا

عشیشیان. [ ع ُ ش َ شیا ] ( ع اِمصغر ) مصغر عَشی . ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). شام کوتاه. ( ناظم الاطباء ). رجوع به عَشی شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس