عشوه ساختن. [ ع ِش ْ وَ / وِ ت َ ] ( مص مرکب ) فریب ساختن. فریب در کار آوردن : چو نان طلب کنم از شاه عشوه سازد قوتم چو آب خواهم از ایام زهر دارد پیشم.خاقانی.