عشقم برای همیشه ( انگلیسی: Forever My Girl ) فیلمی در ژانر رمانتیک و درام است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. که توسط بیثنی اشتون وولف بر اساس رمانی از هایدی مک لافین نوشته و کارگردانی شده است. داستان حول یک موسیقی دان مشهور کشوری ( الکس رو ) می چرخد که متوجه می شود که از زنی ( جسیکا رات ) که هشت سال پیش مراسم ازدواج با او را ترک کرده صاحب یک دختر است. ابی رایدر فورسن، تراویس تریت جان بنجامین از دیگر ستارگان این فیلم هستند[ ۲] [ ۳] [ ۴] . این فیلم نظرات منفی را از سوی منتقدان دریافت کرد، اما استقبال از سوی مخاطبان بسیار مثبت بود و فیلم موفقیت نسبتاً خوبی در گیشه داشت[ ۵] .
در سنت آگوستین، لوئیزیانا، جوزی توسط نامزد خود لیام در روز ازدواج ترک می شود. هشت سال بعد، لیام خواننده موفق کشور است. روز بعد از یک کنسرت در نیواورلئان، لیام می فهمد که میسون، یکی از ساقدوش های عروسی او در یک تصادف اتومبیل کشته شده است. لیام به سنت آگوستین باز می گردد و در مراسم تشییع جنازه میسون شرکت می کند. گرچه لیام تلاش می کند که دیده نشود، اما جسی او را می بیند. پس از دفن مبسون، جسی به لیام دیدار می کند. لیام نزد پدرش، پاستور بایان باقی می ماند، هرچند پدرش ناراحت است که لیام بعد از رسیدن به شهرت هرگز با او تماسی نداشته است. در حالی که لیام مشغول شناسایی مجدد شهر است، با جوزی در یک فروشگاه گل دارد برخورد می کند. لیام می فهمد که جوزی یک دختر هفت ساله دارد، به نام بیلی، و او پدرش است. جویس اعتراف می کند که دو هفته پس از اینکه او را در کلیسا ترک کرده ، او متوجه شد که باردار است. اگرچه جسی سعی کرده با او تماس بگیرد، لیام هرگز تماس او را پاسخ نگفته است. لیام در نهایت جوزی را متقاعد می کند بگذارد با بیلی دیدار کند البته با شرایطی که جوزی تعیین می کند. بیلی به سرعت متوجه می شود که لیام پدرش است، جوزی از این مسئله بسیار تعجب می کند و از نقشه لیام پیروی می کند. لیام و بیلی یک گروه می شوند، بیلی نیز مانند پدرش دارای استعداد موسیقی است. جسی حتی موافقت می کند که بیلی شب با لیام بگزراند. همانطور که لیام برای او قصه می گوید، بیلی از او می خواهد که دلیل ترک جوزی را بگوید، و لیام اذعان می کند که او جوان بوده و گیج شده است، اگر چه او از تصمیم خود پشیمان شده بود. سرانجام لیام عشق خود را به جوزی بعد از کنسرت در نیو اورلیان ابراز می کند. بعد از بازگشت لیام و بیلی همچنان به گروه موسیقی خود ادامه می دهند. بیلی موقع نهار دچار خفگی می شود، لیام بعد از فلاش بکی که به صحنه مرگ مادرش دارد دچار شک و بهت می شود ، جیک، برادر جوزی، بیلی را نجات می دهد. لیام بخاطر ناتوانی در انجام آن کار در یک بار مست می کند. جیک در دیدار با لیام به او می گوید جوزی و بیلی بدون او بهتر می شوند. لیام روز بعد بدون اطلاع جوزی و بیلی آنجا را ترک می کند. و به تور موسیقی خود بر می گردد و اجرایی در لندن دارد. با این حال مدیر برنامه های او سم او را وادار می کنند تا به نزد خانواده اش باز گردد. لیام به سنت آگوستین نزد جوزی باز می گردد، لیام و جوزی ازدواج می کنند و لیام با بیلی یک آهنگ بر روی صحنه اجرا می کنند[ ۶] .
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر سنت آگوستین، لوئیزیانا، جوزی توسط نامزد خود لیام در روز ازدواج ترک می شود. هشت سال بعد، لیام خواننده موفق کشور است. روز بعد از یک کنسرت در نیواورلئان، لیام می فهمد که میسون، یکی از ساقدوش های عروسی او در یک تصادف اتومبیل کشته شده است. لیام به سنت آگوستین باز می گردد و در مراسم تشییع جنازه میسون شرکت می کند. گرچه لیام تلاش می کند که دیده نشود، اما جسی او را می بیند. پس از دفن مبسون، جسی به لیام دیدار می کند. لیام نزد پدرش، پاستور بایان باقی می ماند، هرچند پدرش ناراحت است که لیام بعد از رسیدن به شهرت هرگز با او تماسی نداشته است. در حالی که لیام مشغول شناسایی مجدد شهر است، با جوزی در یک فروشگاه گل دارد برخورد می کند. لیام می فهمد که جوزی یک دختر هفت ساله دارد، به نام بیلی، و او پدرش است. جویس اعتراف می کند که دو هفته پس از اینکه او را در کلیسا ترک کرده ، او متوجه شد که باردار است. اگرچه جسی سعی کرده با او تماس بگیرد، لیام هرگز تماس او را پاسخ نگفته است. لیام در نهایت جوزی را متقاعد می کند بگذارد با بیلی دیدار کند البته با شرایطی که جوزی تعیین می کند. بیلی به سرعت متوجه می شود که لیام پدرش است، جوزی از این مسئله بسیار تعجب می کند و از نقشه لیام پیروی می کند. لیام و بیلی یک گروه می شوند، بیلی نیز مانند پدرش دارای استعداد موسیقی است. جسی حتی موافقت می کند که بیلی شب با لیام بگزراند. همانطور که لیام برای او قصه می گوید، بیلی از او می خواهد که دلیل ترک جوزی را بگوید، و لیام اذعان می کند که او جوان بوده و گیج شده است، اگر چه او از تصمیم خود پشیمان شده بود. سرانجام لیام عشق خود را به جوزی بعد از کنسرت در نیو اورلیان ابراز می کند. بعد از بازگشت لیام و بیلی همچنان به گروه موسیقی خود ادامه می دهند. بیلی موقع نهار دچار خفگی می شود، لیام بعد از فلاش بکی که به صحنه مرگ مادرش دارد دچار شک و بهت می شود ، جیک، برادر جوزی، بیلی را نجات می دهد. لیام بخاطر ناتوانی در انجام آن کار در یک بار مست می کند. جیک در دیدار با لیام به او می گوید جوزی و بیلی بدون او بهتر می شوند. لیام روز بعد بدون اطلاع جوزی و بیلی آنجا را ترک می کند. و به تور موسیقی خود بر می گردد و اجرایی در لندن دارد. با این حال مدیر برنامه های او سم او را وادار می کنند تا به نزد خانواده اش باز گردد. لیام به سنت آگوستین نزد جوزی باز می گردد، لیام و جوزی ازدواج می کنند و لیام با بیلی یک آهنگ بر روی صحنه اجرا می کنند[ ۶] .

wiki: عشقم برای همیشه