عشیره، قبیله، ایل، طایفه، اویماق، اولو و به ویژه جمع آن ها عشایر، قبایل، ایلات، طوایف، اویماقات، اولوسات در متون فارسی غالباً هم معنی اند و در واژه نامه ها خاندان یا دودمان یا گاهی جامعه یا مجموعه قشون توضیح داده می شود. تاریخ ایلات ایران، تاریخ ایران است. نگاهی به تاریخ ایران این نکته را روشن می کند که بدون مطالعهٔ تاریخ اقوام، ایلات و عشایر به درستی نمی توان تاریخ ایران را شناخت. در حدود سال ۱۳۰۰ شمسی، عشایر بیش از ۲۵ درصد جمعیت کشور را تشکیل می داده اند که این میزان از آن زمان تاکنون به زیر ۲ درصد کاهش یافته است.
... [مشاهده متن کامل]
در هر دورانی از تاریخ ایران که یکی از ایلات نیرومندتر از دیگران بوده ( مانند ایل بختیاری که از دورهٔ صفوی و افشاریه تا پهلوی نفوذ گسترده و پُررنگی در حکومت ها و دربار داشتند وحاکم امان الله خان بابادی کرمان را مستقل کرد ) قدرت سیاسی را تسخیر کرده است.
در جامعهٔ ایلاتی بر مبنای مناسبات عشیره ای مردم اطاعت پذیری محض از رؤسایشان داشتند و از سویی داشتن نیروی مسلح از ضروریات زندگی ایلی بوده است و در اختیار داشتن این دو مؤلفه دو اهرم قدرت برای سران ایلات و عشایر فراهم نموده است.
مطالعات تاریخ ایلات ایران نشان می دهد که ایلات در سیاست داخلی کشور دارای نفوذ بوده و نقش مهمی را در به وجود آوردن سلسله ها بازی می کرده اند و این امر در بعضی مواقع باعث می شده است که به فرمان پادشاهان وقت و سیاست کشور، دسته هایی از ایلات از محل اصلی خود کوچانیده شده و در محل جدیدی به زندگی بپردازند ( مانند تبعید بعضی از طوایف بختیاری توسط نادرشاه به خراسان ) .
ایلات ایران تدریجاً یکجانشین شده اند ولی هنوز هم در برخی از قسمت های ایران ایلات کوچ گرد وجود دارند. در دوران مشروطه از ۸ میلیون جمعیت ایران بیش از ۲ میلیون نفر یعنی حدود یک چهارم جمعیت ایران به ایلات و عشایر تعلق داشتند. در سرشماری سال ۱۳۳۵ از ۲۱ میلیون جمعیت ایران ۲–۳ میلیون به ایلات و عشایر تعلق داشتند. جمعیت عشایری کوچ روی ایران در یک سیر نزولی بر پایهٔ سرشماری سال ۱۳۴۵، ۴۶۲ هزار نفر و در سرشماری سال ۱۳۵۵ حدود ۳۳۷ هزار نفر اعلام شده است.
جمعیت عشایری ایران در اوایل قرن بیستم ۲۵٪ کل جمعیت کشور بوده، که در سال ۱۳۵۵ به حداکثر ۱۴٪ جمعیت ایران کاهش یافته است یعنی ۴٫۸ میلیون نفر. کاهش چشمگیر جمعیت عشایری ایران در دوران سلسله پهلوی از ۲۵٪ به ۱۴٪ جمعیت، در اثر رشد سریع سرمایه داری و زندگی شهرنشینی است.
... [مشاهده متن کامل]
در هر دورانی از تاریخ ایران که یکی از ایلات نیرومندتر از دیگران بوده ( مانند ایل بختیاری که از دورهٔ صفوی و افشاریه تا پهلوی نفوذ گسترده و پُررنگی در حکومت ها و دربار داشتند وحاکم امان الله خان بابادی کرمان را مستقل کرد ) قدرت سیاسی را تسخیر کرده است.
در جامعهٔ ایلاتی بر مبنای مناسبات عشیره ای مردم اطاعت پذیری محض از رؤسایشان داشتند و از سویی داشتن نیروی مسلح از ضروریات زندگی ایلی بوده است و در اختیار داشتن این دو مؤلفه دو اهرم قدرت برای سران ایلات و عشایر فراهم نموده است.
مطالعات تاریخ ایلات ایران نشان می دهد که ایلات در سیاست داخلی کشور دارای نفوذ بوده و نقش مهمی را در به وجود آوردن سلسله ها بازی می کرده اند و این امر در بعضی مواقع باعث می شده است که به فرمان پادشاهان وقت و سیاست کشور، دسته هایی از ایلات از محل اصلی خود کوچانیده شده و در محل جدیدی به زندگی بپردازند ( مانند تبعید بعضی از طوایف بختیاری توسط نادرشاه به خراسان ) .
ایلات ایران تدریجاً یکجانشین شده اند ولی هنوز هم در برخی از قسمت های ایران ایلات کوچ گرد وجود دارند. در دوران مشروطه از ۸ میلیون جمعیت ایران بیش از ۲ میلیون نفر یعنی حدود یک چهارم جمعیت ایران به ایلات و عشایر تعلق داشتند. در سرشماری سال ۱۳۳۵ از ۲۱ میلیون جمعیت ایران ۲–۳ میلیون به ایلات و عشایر تعلق داشتند. جمعیت عشایری کوچ روی ایران در یک سیر نزولی بر پایهٔ سرشماری سال ۱۳۴۵، ۴۶۲ هزار نفر و در سرشماری سال ۱۳۵۵ حدود ۳۳۷ هزار نفر اعلام شده است.
جمعیت عشایری ایران در اوایل قرن بیستم ۲۵٪ کل جمعیت کشور بوده، که در سال ۱۳۵۵ به حداکثر ۱۴٪ جمعیت ایران کاهش یافته است یعنی ۴٫۸ میلیون نفر. کاهش چشمگیر جمعیت عشایری ایران در دوران سلسله پهلوی از ۲۵٪ به ۱۴٪ جمعیت، در اثر رشد سریع سرمایه داری و زندگی شهرنشینی است.
🔹دیرک ( دریک ) وند. کهنترین طایفه بااصالت ایرانزمین با قدمتی به بلندای تاریخ .