عسیره
لغت نامه دهخدا
- حاجة عسیرة ؛ حاجت متعسر و سخت. ( از اقرب الموارد ).
|| شتر ماده دم برداشته دونده. ( منتهی الارب ). رجوع به عسیر ( ع ص ) شود.
عسیرة. [ ع ُ س َ رَ ] ( اِخ ) ( یوم الَ... ) یوم العشیرة است به شین معجم که آن را یوم العسیرة به سین مهمل نیز ضبط کرده اند ولی با شین اصح است. ( از مجمع الامثال میدانی ). رجوع به عشیرة شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید