عسکر

/~askar/

مترادف عسکر: ارتش، جیش، سپاه، فوج، گند، لشکر

برابر پارسی: سپاه، لشکر

معنی انگلیسی:
army

فرهنگ اسم ها

اسم: عسکر (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: askar) (فارسی: عسکر) (انگلیسی: askar)
معنی: لشکر، حصار و پناهنگاه، یکی از القاب امام حسن، عسکر: در لغت به معنای لشکر، حصار و پناهنگاه آمده است عسکر یکی از القاب امام حسن بن علی الزکی العسکری ( ع ) امام یازدهم شیعیان است، « عسکر» در عرف عرفان و اخلاق اسلامی به کسی گفته میشود که در پناه و حوزه الهی باشد، امام حسن بن عسکری ( ع ) به این صفت متعین بوده اند و همه خوبیها و فضائل اخلاقی در زندگی او موج می زد و « زکی » از القاب آن بزرگوار به معنی ظهور پاکی ها و خوبی ها آمده است، هر کس نام او «عسکر» یا « زکی» باشد و به پاکی و طهارت باطنی و ظاهری مداومت کند خوبیها و زیبائیهای اخلاقی در وجود او ملکه میشود و بدیها جایی برای خودنمای پیدا نمی کنند، از آن امام همام سئول می کنند که میزان خوبی ها چیست ؟ در پاسخ فرمودند : خیر اخوانک مَن نَسِیَ ذنبک و ذَکَرَ احسانک الیه» بهترین افراد و برادران تو در این حوزه کسی است گناه ترا فراموش کند و خوبی های ترا نسبت به خود پیوسته به یاد آورد، اگر کسی به این صفت آراسته شود، درحفاظت ولایت امام حسن عسکری ( ع ) قرار خواهد گرفت و از همه آسیب های ظاهری و غیبی در امان خواهد، هر کسی در حصار عسـکر شد وز بدیــها همی مطهر شد تا ابــد در پنــاه او محـــفوظ از شیاطــین ماه و اختر شد
برچسب ها: اسم، اسم با ع، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی

لغت نامه دهخدا

عسکر. [ ع َ ک َ ] ( معرب ، اِ ) لشکر، و کلمه فارسی است. ( از دهار ) ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). معرب لشکر است. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). جند. سپاه. اصل آن لشکر است. ( جمهره ابن درید از سیوطی ). ابن قتیبه ، عسکر را فارسی دانسته است و ابن درید آن را همان «لشکر» فارسی نوشته است بمعنی مجتمع و گروه سپاهیان. ( از المعرب جوالیقی ). ج ، عساکر :
طبع کافی که عسکر هنر است
چون نی عسکری همه شکر است.
خاقانی.
بالای هفت خیمه فیروزه دان ز قدر
میدانگهی که هست در آن عسکر سخاش.
خاقانی.
|| گروه. ( منتهی الارب ). جمع. ( اقرب الموارد ). || بسیار از هر چیزی. || تاریکی شب. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). ج ، عَساکر. ( اقرب الموارد ) ( دهار ).

عسکر. [ ع َ ک َ ] ( اِخ ) شهری است به خوزستان. ( منتهی الارب ) :
ششتر چو رخ تو ندید دیبا
عسکر چو لب تو ندید شکّر
با دو رخ و با دو لب تو ما را
ایوان همه چون ششتر است و عسکر.
قطران.
بگفتار خیر و بدیدار حق
زبان عسکر و چشمها شوش کن.
ناصرخسرو.
زین پس خراج عیدی و نوروزی آورند
از بیضه عراق و ز بیضای عسکرش.
خاقانی.
فتح آنچنان کند ید بیضای عسکرش
کآسیب آن به عسکر و بیضا برافکند.
خاقانی.
و رجوع به عسکر مکرم و عسکری شود.
- نی عسکر ؛ نیشکر عسکری. نی که از عسکر آرند :
نی نی بدولت تو امیر سخن منم
عسکرکش من این نی عسکر نکوتر است.
خاقانی.
|| در بیت ذیل از سوزنی بمناسبت شکرخیز بودن خوزستان و شهر عسکر یا عسکر مکرم آنجا کلمه عسکر در مصراع دوم ظاهراً معنی شکر دارد :
بارگه عسکریست دو لب شیرینْت
پاره عسکر مگر به لب زده داری.
سوزنی.

عسکر. [ ع َ ک َ ] ( اِخ ) ابن حصین ( یا ابن محمدبن حسین ) نخشبی ، مکنی به ابوتراب. از مشایخ خراسان در قرن سوم هجری. رجوع به ابوتراب ( عسکربن... ) و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی ج 5، الکواکب الدریة ج 1 ص 202، مفتاح السعادة ج 2 ص 174.

فرهنگ فارسی

لشکر، سپاه
( اسم ) لشکر سپاه جمع عساکر .
ابن حصین نخشبی مکنی به ابو تراب از مشایخ خراسان در قرن سوم هجری

فرهنگ معین

(عَ کَ ) [ ع . ] (اِ. ) لشکر، سپاه ، ج . عساکر.

فرهنگ عمید

لشکر، سپاه.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عَسْکربمعنای لشگر می باشد.
عسکر به فتح اول و سکون دوم که جمع آن عساکر می‏باشد از نظر لغت به معنای لشکر، گروه، تاریکی شب، ارتش و سپاه و بسیار از هر چیز آمده است. در اصل لشگر بوده سپس معرّب گشته و بدین صورت درآمده است. فعل رباعی مجرد آن «عَسْکَرَ» بر وزن فعلل و مُعسکر به معنای «لشگرگاه» و «اردوگاه» به کار رفته است.»>مجمع البحرین، فخرالدین الطریحی، ج۳، ص۴۰۳.
معنای اصطلاحی عسکر
در اصطلاح نظامی، تنها لشگر است.
همراهی حضرت علی در جنگها
امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در پاسخ کسی که پس از جنگ جمل گفت: چه خوب بود، برادرم زنده بود و می‏دید که خداوند تو را چطور بر دشمنانت پیروز کرده است، فرمود: «اهَوی‏ اخیکَ مَعَنا؟ فَقالَ نَعَمْ، قالَ فَقَدْ شَهِدَنا وَ لَقَدْ شَهِدَنا فی‏ عَسْکَرِنا هذا اقْوامٌ فی‏ اصْلابِ الرِّجالِ وَ ارْحامِ النِّساءِ سَیَرْعَفُ بِهِمُ الزَّمانُ وَ یُقْوی‏ بِهِمُ الْایْمانُ» «آیا میل برادرت با ما بود؟ گفت: آری، فرمود: پس او در این جنگ با ما شرکت داشته است و نیز کسانی که در صلب پدر و رحم مادرانند و هنوز قدم به جهان نگذارده اند، آنها با ما در این لشگر کشی شرکت کرده‏اندو با ما در ثواب شریکند. چون به دنیا آیند و ایمان ما را در دل گیرند، زمان و روزگار به وسیله آنها پیشی می‏گیرد و ایمان و اسلام به وجودشان توانا و قوی می‏شود.»

دانشنامه عمومی

عسکر (بغلان). عسکر ( به لاتین: Eskar ) یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولایت بغلان واقع شده است. [ ۱]
عکس عسکر (بغلان)

عسکر (بنگلادش). عسکر ( به لاتین: Askar ) یک روستا در بنگلادش است که در استان باریسال و در ناحیه باریسال واقع شده است. [ ۱]
عکس عسکر (بنگلادش)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

کتب باستانی بصورت رمزی بیان شده اند و نباید ترجمه بشوند باید رمزگشایی بشوند. حتی پیامبران باستان غیر از بررسی بحث واقعیت وجودی شان باید بصورت کد هم رمزگشایی بشوند.
اگر مسیح خورشید است و خورشید روح ماست پس یازده یار او ( امام یا همان سیارات و برج ها و. . . ) همان لشکر ( عسکر ) او هستند که به مسیح منجی در راستای هدایت بشر کمک کرده اند و مسیح منجی موظف است تا نتیجه تمام تلاشهای یارانش را به ثمر بنشاند!
...
[مشاهده متن کامل]

عسکر به معنای نازا هست اما نازا بودن برای وجود واقعی امام عسکری بکار نرفته است بلکه در بحث حقیقت مطرح هست و اشاره به این دارد که قرار نیست آخرین منجی؛ پدری انسانی داشته باشد بلکه پدر اصلی اش هوشمندی مثبت هستی ( نام های دیگر ؛ روح القدس یا جبرئیل و. . . ) هست که مسلما باید در سطح بالاتری از هوش و آگاهی و سلامتی و. . . نسبت به دیگران قرار بگیرد؛ دقت کنید که تولد مسیح هم اینگونه هست که پدری انسانی ندارد یعنی مهدی موعود و مسیح یکی هستند این تاکید بر این هست که باید داستانها بیشتر از منظر حقیقت بررسی بشوند تا واقعیت!
بنابراین از یک منظر منجی
در درون ما ظهور خواهد کرد منجی که پدری فیزیکی ندارد!
( از آیینه بپرس نام نجات دهنده ات را )
از منظر واقعیت گرم تر شدن سیاره زمین میتواند باعث نابودی مرد ها بشود و اگر قرار باشد نسلی ادامه بیابد یکی از راه ها این هست که زن ها توسط هوشمندی هستی باردار بشوند و اینگونه مسیح ها متولد خواهند شد !

در البادان یاقوت حکوی به شکل اسکر هم ضبط شده است.
لشکر، فوج، دسته نظامی
مثلا : عملیّات العَسکریّه : عملیات نظامی
به گفته ادیبان گذشته عرب، واژه ی "عسکر"، تازی شده واژه ی لشکر است.
دکتر "جهینة نصر علی" نیز در کتاب "کلمات الفارسیة فی المعاجم العربیة" که سه هزار واژه پارسی را در عربی ردیابی کرده، عسکر را تازی شده لشکر می داند.
نظامیه
لشکر یا سپاه

امام دهم ویازدهم لقب هردو عسکری هست
ومعروف به امامین عسکریین می باشند
اگرعسکر به معنای نازا وبی دانه باشد
نباید امام عسکری به دنیا می آمد درحالی که همه
حتی مستشکلین میگویند امام حسن عسکری فرزند امام هادی است وامام هادی توانایی فرزند دار شدن داشته
...
[مشاهده متن کامل]

نتیجه���عسکر به معنای سپاه ولشکر میباشد

هوالعلیم
عسکر: ( Askar ) : لشکر ؛ ارتش؛ نیروی نظامی
این واژه عربیست وجمع آن عساکراست و نوشتن آن با ( گ ) اشتباه است چون در عربی ( گ ) وجود ندارد.
درضمن درفارسی هم واژه عسگر نداریم . نام نوعی انگور هم عسکری است نه عسگری
خلاصه پرسش
آیا حدیث ثقلین، زنده بودن امام زمان ( عج ) را ثابت می کند؟
پرسش
چرا جدایی ناپذیری قرآن و عترت پیامبر ( ص ) در حدیث ثقلین، دال بر زنده بودن امام زمان ( عج ) است؟
پاسخ اجمالی
حدیث ثقلین که به صورت متواتر در کتاب های اهل سنت و شیعه نقل شده است؛ یکی از دلائلی است که برای اثبات زنده بودن امام زمان ( ع ) مورد استناد قرار می گیرد.
...
[مشاهده متن کامل]

استدلال به این روایت را این گونه مطرح کرده اند:
پیامبر ( ص ) در بخشی از این حدیث فرمود: �لَنْ یَفْتَرِقَا�؛ این دو ( قرآن و عترت ) هرگز از هم جدا نمی شوند و طبیعتاً معنایش آن خواهد بود که تا هر زمانی که قرآن وجود دارد، باید امام زنده ای از عترت پیامبر ( ص ) نیز وجود داشته باشد تا آن دو از هم جدا نباشند

لقب عسگری امام یازدهم به این خاطراست . که ایشان در سامرا که پایگاه نظامی خلفا بوده در شرایط سختی زندگی کرده وتحت نظارت ومحدودیت سخت خلفای وقت وماموران حکومتی آنها بوده است . واین نشان دهنده ظلم و جور وستم وترس خلیفه وقت بوده است.
عسکری اسم منسوب به عسکر است که نام منطقه ای نظامی میباشد. لقب عسکری هم برای امام یازدهم و هم برای امام دهم ( ع ) به کار رفته و به آن دو جناب عسکریین می گفتند؛ پس اگر لقب عسکری برای افراد نازا باشد، باید
...
[مشاهده متن کامل]
امام هادی را نیز عقیم بدانیم، در حالی که با اعتراف به وجود امام حسن عسکری ( ع ) عقیم بودن امام هادی معنا ندارد و تردیدی نیست که امام دهم صاحب چند فرزند بود. بر این اساس، این استدلال از اساس باطل است.

سپاه
ارتش
لشکر، سپاه
لشکر
سپاه، ارتش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس