عسلویه
لغت نامه دهخدا
دانشنامه آزاد فارسی
عَسَلویه
تأسیسات تصفیه گاز در تأسیسات تصفیه گاز در تأسیسات تصفیه گاز در تأسیسات تصفیه گاز در تأسیسات تصفیه گاز در تأسیسات تصفیه گاز در تأسیسات تصفیه گاز در شهر ساحلی در استان بوشهر، شهرستان کنگان، و مرکز اداری بخش عَسَلویه. با ارتفاعی حدود ۵ متر، در ۲۳۵کیلومتری جنوب شرقی بوشهر و ۶۶کیلومتری جنوب شرقی بندر کنگان در ساحل شمالی خلیج نای بند قرار دارد. این شهر در یک کیلومتری جنوب راه ساحلی بوشهر به بندرعباس واقع شده است. اقلیم این شهر بسیار گرم و خشکو جمعیت آن ۴,۷۷۹ نفر است (۱۳۸۵).
تأسیسات تصفیه گاز در تأسیسات تصفیه گاز در تأسیسات تصفیه گاز در تأسیسات تصفیه گاز در تأسیسات تصفیه گاز در تأسیسات تصفیه گاز در تأسیسات تصفیه گاز در شهر ساحلی در استان بوشهر، شهرستان کنگان، و مرکز اداری بخش عَسَلویه. با ارتفاعی حدود ۵ متر، در ۲۳۵کیلومتری جنوب شرقی بوشهر و ۶۶کیلومتری جنوب شرقی بندر کنگان در ساحل شمالی خلیج نای بند قرار دارد. این شهر در یک کیلومتری جنوب راه ساحلی بوشهر به بندرعباس واقع شده است. اقلیم این شهر بسیار گرم و خشکو جمعیت آن ۴,۷۷۹ نفر است (۱۳۸۵).
wikijoo: عسلویه
پیشنهاد کاربران
شهرستان اسلو به غلط عسلویه نامیده می شود.
عسلویه در نگاه اول به نظر می رسد باید محل تولید عسل باشد در حالی که ابدا اینطور نیست در شمال هم روستایی به نام عسل آباد وجود دارد که به علت تالابی ورطوبت عسلی در آن تولید نمی شود . درست این اسم ( اسلویه ) است که گیاهی است که در تالابها می روید واز آن حصیر می بافند نامهای دیگر گیاه اسل لوخ بردی ولاوان می باشد
... [مشاهده متن کامل]
پس معنای درست وبا مسمای عسلویه البته با الف ( منطقه رویشگاه گیاه ( اسل ) می باشد. در کردی اسلا ن اسمی مردانه است
... [مشاهده متن کامل]
پس معنای درست وبا مسمای عسلویه البته با الف ( منطقه رویشگاه گیاه ( اسل ) می باشد. در کردی اسلا ن اسمی مردانه است