عسراء
لغت نامه دهخدا
- عسراء یَسَرة ؛ تأنیث أعسر یَسَر، و آن را عسراء یسراء نگویند. ( از اقرب الموارد ). زنی که با هر دو دست برابر کار میکند. ( ناظم الاطباء ).
|| عقاب عسراء؛ عقاب که پرهای نوک بال آن سپید باشد،و عقاب که پرهای جانب چپ آن بیشتر باشد نسبت به راست. ( از منتهی الارب ). عقابی که در بالهای آن قوادم سپیدی باشد، و آنکه پرهای سمت چپ آن بیش از سمت راست باشد. ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) پر سفید نوک بال. ( منتهی الارب ). قادمه سپیدرنگ. ( از اقرب الموارد ).
عسراء. [ ع َ ] ( اِخ ) نام مادر علی بن محمدبن عیسی خیاط، که ضعیف الروایه است. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید