عسامه

لغت نامه دهخدا

( عسامة ) عسامة. [ ع َس ْ سا م َ ] ( اِخ ) شعبه ای از قبیله بنی رکب ، منشعب از بنی اشعر. ( تاریخ قم ص 283 ).

عسامة. [ ع َس ْ سا م َ ] ( اِخ ) ابن عمروبن علقمه مَعافری ، مکنی به ابوداجن. از امرای مصر بود و چند بار شرطه آنجا را بعهده گرفت. و موسی بن مصعب او را به نیابت خود امیر آنجا کرد و چون بسال 168 هَ.ق. مصعب بقتل رسید مهدی عباسی او را امارت مصر بداد. عسامة بسال 176 در مصر درگذشت. ( از الاعلام زرکلی از النجوم الزاهرة، و الولاة و القضاة ).

پیشنهاد کاربران

بپرس