عساس
لغت نامه دهخدا
- بنی عساس ؛ نام بطنی است از تازیان. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
عساس. [ ع َس ْ سا ] ( ع ص ) وزن فعال است مبالغه را. بسیار طواف کننده در شب. ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) گرگ. ( منتهی الارب ). ذئب ، چه او در شب میگردد و جستجو میکند. ( از اقرب الموارد ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید