عزین

لغت نامه دهخدا

عزین. [ ع ِ ] ( ع اِ ) ج ِ عِزة در حال نصب و جر. گروه مجتمع از مردم. عِزون. رجوع به عِزَة و عزون شود : عن الیمین و عن الشمال عزین ( قرآن 37/70 )؛ از راست و از چپ متفرقند.

فرهنگ فارسی

جمع عزه در حال نصب و جر

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عِزِینَ: جماعات متفرق ( مفرد آن عزة است)
ریشه کلمه:
عزو (۱ بار)

«عِزِین» جمع «عِزة» (بر وزن هبه)، به معنای جماعت های پراکنده است و ریشه اصلی آن «عَزْو» (بر وزن جذب) به معنای نسبت دادن است، و از آنجا که هر گروهی که با هم هستند، با یکدیگر نسبت و ارتباطی دارند، و یا هدف واحدی را تعقیب می کنند، به جماعت و گروه «عِزه» گفته شده.
. عزین جمع عزة به معنی گروه است در اقرب الموارد گوید: «العزة العصبته من الناس» جمع آن عزی و عزون است از اصمعی نقل کرده گویند: «فِی الدّارِ عُزُون» ای اصناف من الناس و از طرطوسی نقل نموده: عزون گروههائی است که متفرّق بیایند. در مجمع فرموده: «عزون جماعات فی تفرقه واحدهم عزة». همچنین است قول راغب. مُهْطِع کسی است که به روی انسان خیره شود و آن درباره نگاه خصمانه است. یعنی: چرا کفّار با نگاه خصمانه از چپ و راست گروه گروه به تو خیره شده‏اند مگر هر کدامشان طمع دارند که به بهشت پر نعمت درآیند. این لفظ تنها یکبار در قرآن آمده است و اصل عزو به نقل مجمع به معنی اضافه و نسبت است و گروه‏ها به یکدیگر اضافه و منسوب می‏شوند.

پیشنهاد کاربران

بپرس