عزل شدن


برابر پارسی: برکنار شدن

لغت نامه دهخدا

عزل شدن. [ ع َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) معزول گشتن. جدا شدن. برکنار شدن از کار. پیاده شدن از عمل. از کار افتادن.

فرهنگ فارسی

معزول گشتن جدا شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس