عزاب

لغت نامه دهخدا

عزاب. [ ع ُزْ زا ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ عَزَب. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به عزب شود. || ج ِ عَزَبة. ( منتهی الارب از کسائی ) ( آنندراج ). رجوع به عزبة شود.

فرهنگ فارسی

۱ - مرد یا زن تنها . ۲ - مرد بی زن مجرد جمع عزاب .

فرهنگ عمید

= عزب

پیشنهاد کاربران

بپرس