عز و چز. [ ع ِزْ زُ چ ِزز / چ ِ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) عز و جز. ظاهراً کلمه اول تلفظ شکسته عجز است ، بمعنی لابه و زاری. لابه و تضرع و اظهار بیچارگی. ( از فرهنگ عوام ). عجز و لابه کردن و از در التماس و درخواست و خواهش و تمنی درآمدن. ظاهراً کلمه اول صورت تحریف شده عجز، و دومی از توابع آن است. این ترکیب را گاه به صورت عیز و چیز نیز بکار برند. ( از فرهنگ لغات عامیانه ). - عز و چز کردن ؛ زاریدن. موییدن.از در التماس و خواهش برآمدن.
فرهنگ فارسی
عز و جز ظاهرا کلمه اول تلفظ شکسته عجز است بمعنی لابه و زاری لایه و تضرع و اظهار بیچارگی عجز و لابه کردن و از در التماس و درخواست و خواهش و تمنی در آمدن