عریانی. [ ع ُرْ ] ( حامص ) برهنگی و بی پوشاکی. ( ناظم الاطباء ). لختی و برهنگی. ( فرهنگ فارسی معین ). تجرد : عریان همه خلق و از بسی سختی کس را نبود خبر ز عریانی.ناصرخسرو.احرام که گیری چو قدح گیر که داردعریانی بیرون و درون لعل قبائی.خاقانی.