لغت نامه دهخدا
- امثال :
عروسی نکرده بچه در گهواره خواباندن ، نظیر: گاو یا خر نخریده آخُر بستن. چاه نکنده منار دزدیدن. ( فرهنگ عوام ).
فرهنگ فارسی
مترادف ها
نامزد کردن، عروسی کردن، عقد کردن، شوهر دادن
انجام دادن، بپایان رساندن، عروسی کردن، به وصال رسیدن
عروسی کردن، شوهر دادن، ازدواج کردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید