عروس بینی. [ ع َ ] ( حامص مرکب ) خواستگاری. رفتن مادر و خواهر و دیگر کسان زنانه داماد به خانه کسان دختردار، برای گزیدن یکی از آنان پسر یا برادر یا کس دیگر خود را. رفتن زنان مرد خواستگار برای دیدن و پسندیدن یا رد کردن دختری یا زنی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
فرهنگ فارسی
خواستگاری رفتن مادر و خواهر و دیگر کسان زنانه داماد به خانه کسان دختر دار برای گزیدن یکی از آنان پسر یا برادر یا کس دیگر خود را رفتن زنان مرد خواستگار برای دیدن و پسندیدن یا رد کردن دختری یا زنی