عرنی
لغت نامه دهخدا
عرنی. [ ع ُ رَ ] ( اِخ ) حسن بن عبداﷲ عرنی. محدث بود و از ابن عباس روایت کرده است. و سلمةبن سهیل و حکم بن عتیبة از او روایت کرده اند. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ).
عرنی. [ ع ُ رَ ] ( اِخ ) قاسم بن حکم عرنی. قاضی و محدث شهر همدان در قرن دوم هجری. رجوع به قاسم عرنی شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید