عرناس

لغت نامه دهخدا

عرناس. [ ع ِ ] ( ع اِ ) مرغی است مانند کبوتر، و انسان متوجه آن نمی گردد مگر هنگامی که از پیش پای انسان پرواز کند و باعث ترس او شود. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). عُرنوس. رجوع به عرنوس شود. || بینی کوه. ( منتهی الارب ) ( ازاقرب الموارد ). ج ، عرانیس. ( اقرب الموارد ). || جای باغنده پنبه زنان. ( منتهی الارب ). محل و جای نواله های پنبه زن. ( از ذیل اقرب الموارد از تاج ).

عرناس. [ ع ِ ] ( اِخ ) جایگاهی است در حمص. و در شعر ابوحصینة آمده است. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

جایگاهی است در حمص و در شعر ابوحصینه آمده است

پیشنهاد کاربران

بپرس