عرق کشی

/~araqkeSi/

معنی انگلیسی:
distillation

لغت نامه دهخدا

عرق کشی. [ ع َ رَ ک َ / ک ِ ] ( حامص مرکب ) عمل عرق کش. رجوع به عرق شود. || ( اِمرکب ) جای عرق کشیدن. محلی که در آنجا عرق گیرند.

فرهنگ فارسی

عمل عرق کش جای عرق کشیدن

مترادف ها

distillation (اسم)
عصاره گیری، تقطیر، عرق کشی، شیره کشی

پیشنهاد کاربران

بپرس