عرفطه

لغت نامه دهخدا

( عرفطة ) عرفطة. [ ع ُ ف ُ طَ ] ( ع اِ ) یکی عرفط. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به عرفط شود.

عرفطة. [ ع ُ ف ُ طَ ] ( اِخ ) ابن حُباب ( یا جَناب )بن جبیرة ازدی ، حلیف و هم پیمان بنی امیه. وی یکی از سه تن عرب جاهلی است که در روزگار خود به «زادالراکب » مشهور بودند چه هر کس با آنان سفرمیکرد توشه راه او بر آنها بود. و برخی گویند «زادالراکب » تنها لقب عرفطة است. وی درک اسلام کرد و اسلام آورد و از مصاحبان پیغمبر ( ص ) شد و به سال هشتم هجری در واقعه طائف شهید گشت. ( از الاعلام زرکلی از الاصابة و التاج و عقودالطائف و عیون الاثر و الاستیعاب ).

فرهنگ فارسی

ابن حباب بن جبیره ازدی حلیف و هم پیمان بنی امیه وی یکی از سه تن عرب جاهلی است که در روزگار خود به زاد الراکب مشهور بودند چه هر کس با آنان سفر میکرد توشه راه او بر آنها بود

پیشنهاد کاربران

بپرس