عرفان کریشنا مورتی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عرفان کریشنا مورتی مکتبی است در راه آزادسازی نهفته های انسان اما باید گفت که وی بیش از آن که تعالیم روشن و واضحی داشته باشد، مراد خود را در در الفاظی که ابهام و پیچیدگی در آن موج می زند، پنهان می کند. اگر بخواهیم واقعیتِ اندیشه های مورتی را به صورت خلاصه بازگو نماییم؛ باید بگوییم که مورتی هیچ برنامه عملی پیشنهاد نمی دهد و خواننده کتب مورتی دست آخر تکلیف خود را نمی فهمد که چه کار باید انجام دهد.
کریشنا مورتی در ۱۲ می سال ۱۸۹۵ میلادی در جنوب هندوستان دیده به جهان گشود. پدرش «ناریانیا» دانش آموخته دانشگاه مدرس و یک برهمایی متعصب بود. که به عنوان کارمند رسمی اداره مالیات حکومتی بریتانیا استخدام شده بود. مادرش «سن جی واما» نام داشت و کارش احضار روح بود. آنها دوازده فرزند داشتند که کریشنا مورتی هشتمین آنها بود و همگی با عقاید متعصبانه هندوئیسم بزرگ شدند. بعدها کریشنا مورتی به دلیل مراوده پدرش با انجمن تئوسوفی جذب انجمن شد. آنی بیزانت، رئیس انجمن تئوسوفی، کریشنا مورتی را در سن دوازده سالگی دید و به شدت مجذوب فروتنی و خصوصیات شخصی او گشت. این مسئله موجب شد تا کریشنا مورتی به سال ۱۹۰۹ میلادی عضو رسمی جنبش تئوسوفی شود و فصل جدید زندگی معنوی او بدین سان آغاز گردد.آن چنان آنی بیزانت مجذوب کریشنا شده بود که سرپرستی او را رسماً از پدرش گرفت و آغاز تربیت معنوی، روحی و روانی وی توسط مسئولین انجمن رقم خورد. کریشنا دو سال در هندوستان به آموزش زبان انگلیسی مشغول شد و سپس برای ادامه تحصیل به انگلستان فرستاده شد. در سال ۱۹۱۱ میلادی آنی بیزانت او را به عنوان رهبر جدید مذهبیون انجمن قرار داد و او را مسیح دوباره تولد یافته در غرب و بودایی دیگر در شرق نامید. چندین سال کریشنا این ایده را پذیرفت و بر اساس آن به فعالیت پرداخت. اما بعدها که نقطه آغاز آن شاید مرگ برادرش «نی تیا» بود از این ایده روی گردانید و تا آنکه به روشنی ابراز داشت که «من نمی خواهم پیروانی داشته باشم؛ زیرا به محض اینکه شما پیرو دیگری می شوید سازندگی و باروری به معنای واقعی را از دست می دهید. من حتی از اینکه کسی بگوید شاگرد تو هستم بیزارم.» کریشنا مورتی پیوسته در سفر بود به سخنرانی می پرداخت او علاقه ای به تألیف نداشت و تقریباً هیچ گاه به صورت جدی مشغول تألیف نشد. از این رو، سخنرانی هایش مکتوب شد و در اختیار علاقه مندان قرار گرفت. سرانجام کریشنا مورتی در ۱۷ فوریه ۱۹۸۶ میلادی در سن نودویک سالگی در شهر اوهای کالیفرنیا درگذشت.
اساس تعالیم او
از یک جنبه می توان دوران فعالیت های معنوی کریشنامورتی را به دو بخش تقسیم کرد:
← ادعای آموزگاری
اما، علت تغییر و تحول اساسی در روش تعالیم کریشنامورتی و رد منصب (معلم جهانی) از جانب او چیست؟ پیترمیشل در کتاب «کریشنامورتی راز سربه مهر» اذعان می دارد که تضاد و دوگانگی معمولی همواره در کریشنا وجود داشت. یعنی تضادی که میان تئوری (سخنرانی ها، بحث هایش در ملاء عام) و عمل (تجربیات شخصی) وجود دارد. دقیقاً با همان دوران تحول درونی او مطابقت دارد. این حالت تناقض تا سال ها در وجود او باقی مانده بود.کریشنامورتی بارها بیان کرده بود که در پی تأسیس مذهب و عرفان نیست. حتی تعالیم خود را با روان شناسی مرتبط نمی دانست! اما با توجه به کتاب های گوناگون که اکنون از او باقی مانده است، این سؤال همواره ذهن خوانندگان و مخصوصاً مشتاقان تعالیم او را به خود مشغول می کند که با توجه به ایده اساسی او و نوع پیچیدگی عمیقی که در تعالیم او وجود دارد به راستی اساس تعالیم کریشنا چیست؟ یکی از علاقه مندان کریشنا،
ابهام گویی در تعالیم
...

پیشنهاد کاربران

بپرس