عرفان رضایی

پیشنهاد کاربران

عرفان رضایی ( ۱۱ شهریور ۱۳۸۰ – ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ ) یکی از معترضان شرکت کننده در اعتراضات ۱۴۰۱ ایران در آمل بود که نیروهای امنیتی وابسته به جمهوری اسلامی با شلیک دو گلوله از فاصله نزدیک به کتف و سینه او را به قتل می رسانند. ویدیویی در شبکه های اجتماعی منتشر شده است که او را ساعتی قبل از کشته شدن درحال پاره کردن یکی از بنرهای سیدعلی خامنه ای در یکی از خیابان های شهر آمل نشان می دهد. گفته می شود اما در مقابل فرمانداری آمل کشته شده است. پدر او مجروحان شیمیایی و موج انفجار جنگ ایران و عراق بوده است. نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی تلاش کرده اند با رهگذر خواندن عرفان، کشته شدن او را به گردن معترضان بیندازند و او را شهید اعلام کنند اما خانواده او قبول نکرده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

«در پزشکی قانونی، برای تحویل جسد عرفان، از پدر و عموهای او تعهد گرفته اند که در مقابل این جنایت سکوت کنند. نیروهای امنیتی به ما فشار آوردند که عامل قتل عرفان را «منافقین» اعلام کنیم که البته ما زیر بار این فشار نرفتیم. بعد از این که نپذیرفتیم عامل قتل او را سازمان مجاهدین خلق معرفی کنیم، این بار پیشنهاد دادند که نام عرفان را به عنوان شهید جمهوری اسلامی ثبت کنند که باز این را هم قبول نکردیم. »
او آخرین بار در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ حدود ساعت ۱۸ عصر، با مادر خود برای دریافت پول تماس می گیرد و به مادر خود نیز می گوید «قصد رفتن به تظاهرات ندارد و می خواهد قدم بزند. » او وقتی پول را واریز می کند و تقریباً یک ساعت بعد در حدود ساعت ۱۹ که با عرفان تماس می گیرد، پاسخی نمی دهد. تا بعد از دو ساعت تلاش خانواده برای پیداکردن او بی نتیجه می ماند. تا اینکه یکی از آشنایان نظامی به آن ها اطلاع می دهد که عرفان در بازداشت اداره اطلاعات آمل است. حضور آن ها در مقابل اداره اطلاعات و پرس و جوی او دربارهٔ عرفان بی نتیجه بود. حدود ساعت ۱۰ شب، دوست عرفان که در تجمع مقابل فرمانداری آمل نیز همراه او بوده، با مادر عرفان تماس می گیرد و می گوید که عرفان تیر خورده و به بیمارستان ۱۷ شهریور آمل منتقل شده است. به گفته مادر او، اسم عرفان در پذیرش بیمارستان ثبت بود و یکی از کارمندان بیمارستان هم به او گفته که آخرین بار عرفان را در حالت هوشیار دیده و اسم خودش را به مسئولان بیمارستان گفته و سپس او را به طبقه بالای بیمارستان برای عمل فرستاده اند. در طبقه بالای بیمارستان مادر او روی صندلی مقابل اتاق عمل یک تکه از پیراهن خونی عرفان را پیدا می کند. اما کارمندان اتاق عمل ابراز بی اطلاعی می کنند و می گویند مجروحانی که به این جا می آورند، بی هویت اند.

عرفان رضایی
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/عرفان_رضایی

بپرس