عرفاء
لغت نامه دهخدا
عرفاء. [ ع ُ رَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ عَریف. ( منتهی الارب ). رجوع به عریف شود. || ج ِ عارف. ( ناظم الاطباء ). ج ِ عارف ، چنانکه علماء و شعراء جمع عالم و شاعر باشد. ( از آنندراج ) ( از غیاث اللغات ). در تداول فارسی معمولاً جمع «عارف »تلقی شود. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به عارف شود.
پیشنهاد کاربران
ارباب سلوک ؛ پارسایان و مردمان زاهد از دنیا گذشته. عرفا. ( ناظم الاطباء ) .