عرعرو

لغت نامه دهخدا

عرعرو. [ ع َ ع َ ] ( ص نسبی ) متصف به صفت عرعر کردن ، یعنی ناهنجار و بی هنگام بانگ ناموزون برآوردن. || مجازاً، بچه نحس و بداخلاق و زرزری. ( فرهنگ لغات عامیانه ).

پیشنهاد کاربران

بپرس