( عرطسة ) عرطسة. [ ع َ طَ س َ ] ( ع مص ) یک سو شدن و کناره گزیدن از قوم. ( منتهی الارب ). دور شدن از قوم. ( از اقرب الموارد ). عَطرزة. و رجوع به عطرزة شود. || ذلیل و نرم گردیدن از جنگ و منازعت قوم. ( از منتهی الارب ). خوار گشتن از ستیزه و نزاع با قوم. ( از اقرب الموارد ) .