عرض حال
مترادف عرض حال: دادخواست، شکایت، درخواست نامه، عریضه، منشور
برابر پارسی: دادخواست | دادخواست، دادنامه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
جامه، درخواست، نوع، مرافعه، تسلسل، توالی، تقاضا، خواستگاری، دادخواست، عرضحال، یک دست لباس
عرض، عرضه داشت، عریضه، دادخواست، عرضحال، تظلم
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
درخواست .