عرض اندام کردن


معنی انگلیسی:
challenge, defy, mock, outface, parade, to put oneself forward

پیشنهاد کاربران

نمودی نمودن ؛ خودی نشان دادن. اظهار وجود کردن : امیر بغداد در غیاب با خلیفه عتاب کرد و نمودی نمود. ( تاریخ بیهقی ص 438 ) .

بپرس