عرزمی
لغت نامه دهخدا
عرزمی. [ ع َ زَ ] ( اِخ )ابوعبدالﷲ عبدالمک بن ابی سلیمان العرزمی. عموی محمدبن عبیداﷲ و نام ابی سلیمان میسرة است. وی از سعیدبن جبیر و عطا روایت کند. و ثوری و یارانش و یحیی بن سعیدالقطان و جز آنها از او روایت دارند وی در ذی الحجة سال 145 هَ. ق. درگذشته است. مردی ثقه بود ولکن در بعضی از احادیث خطا کرده است. ( از اللباب ج 2 ص 131 ).
عرزمی. [ ع َ زَ ] ( اِخ ) ابوعبدالرحمان محمدبن عبیداﷲبن ابی سلیمان العرزمی. وی از عطار روایت دارد و عراقیان از وی. به سال 155 هَ. ق. در سن 78 سالگی درگذشته است. ( از اللباب ج 2 ص 132 ).
عرزمی. [ ع َ زَ ] ( اِخ ) او راست کتاب الادب. ( از الفهرست ابن الندیم ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید