عربید. [ ع ِ ] ( ع ص ) آنکه بسیار عربده کند. کثیر العربدة. || آنکه جلیس خود را اذیت کند از مستی. ( از اقرب الموارد ). ستمکار جلیس خود، وقت مستی. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). و رجل عربید و معربد؛ مردشریر مشاربها. ( از اقرب الموارد ). بدخوی جنگجوی که شر طلب باشد. و رجوع به عربد و عرابد و معربد شود.