دیکشنری
مترجم
بپرس
عربرب
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
عربرب. [ ع َ رَ رَ ] ( ع اِ ) عربربیة. سماق. تتم. عبرب. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها