عرافی. [ ع َرْ را ] ( حامص ) عرّاف بودن.عرافی. [ ع َرْ را فی ی ] ( اِخ ) ابوسلیمان عبداﷲبن محمدبن محمدالعرافی. از شیخ ابالحسن روایت کند و حسن بن زیاد از او روایت دارد. ( از اللباب ج 2 ص 130 ).